البته قناعت به معنای تنبلی و بی کاری نیست . قناعت و تلاش ، دو مقوله جدا از یکدیگرند. لذا یکی از آنها دیگری را نفی نمی کند. «تلاش و تنبلی» در یک طبقه قرار می گیرند و «قناعت و حرص»نیز در یک طبقه. انسان در مقام عمل، یا تلاشگر است یا نتبل و در مقام احساس و روحیه، یا قانع است یا حریص. در این که انسان باید تلاش کند، شکی نیست؛ اما سخن، این است که همراه با حرص باشد یا قناعت؟ امام علی(ع) می فرماید:
روزی را طلب کنید؛ زیرا روزی ، برای کسی که آن را طلب کند، تضمین شده است " 1 ".
پس قرار ساختن تساوی بین «قناعت» و «تنبلی»، یک مغالطه است. خداوند، روزی را تضمین کرده، ولی انسان نیز وظیفه ای دارد. سَدیر می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: وظیفه انسان در طلب روزی چیست؟ حضرت فرمود:
وقتی در مغازه ات را باز کردی و بساط خود را پهن نمودی، آنچه را برعهده توست، انجام داده ای " 2 ".
بنابراین، انسان باید تلاش کند تا خداوند، روزی را برساند و البته به آنچه رسید، قانع باشد و حرص نورزد.
بخل، دشمن آسایش زندگی
تفکری که دارایی و ثروت را منشا خوش بختی می داند، از یک سو، به طمع دچار می شود تا مال بیشتری گرد آورد و از سوی دیگر، به بخل روی می آورد تا مال را به مدت بیشتری نزد خود نگه دارد و از تلف شدن آن، جلوگیری کند و بدین وسیله، از زندگی ، لذت بیشتری ببرد؛ اما آنچه اتفاق می افتد چیز دیگری است. شخص بخیل، در حقیقت، رنج و غم و فشار روانی را نزد خود پایدار می گرداند. بخیل، با هدف ثروتمندی بخل می ورزد، ولی در حقیقت ، به سوی فقر می شتابد. امام علی(ع) می فرماید:
در شگفتم از بخیل که به سوی فقر و ناداری ای که از آن گریزان است، می شتابد و توانگری و ثروتی را که در پی آن است، از دست می دهد. او در دنیا مانند تهی دستان به سر می برد و در آخرت، همچون توانگران ، حسابرسی می شود " 3 ".
همچنین، بخیل، در احتماع ، چیزی جز مذمت، " 4 ". ننگ، " 5 ". ناسزا، " 6 ".دشمنی " 7 ". و خواری " 8 ". کسب نمی کند؛ دوستان خود را از دست می دهد " 9 ". و اقوام وخویشاوندان ، با او قطع رابطه می کنند " 10 ". با این وضعیت، آیا می توان پذیرفت که راه بخل، به وادی آرامش ختم می شود؟ هرگز! بخل، فشار روانی را افزایش می دهد " 11 ". و آسایش را از انسان می گیرد. از این رو پیامبر خدا(ص) می فرماید:
ادامه مطلب